در این پست از سایت bloginoo به بررسی تغییرات ارتعاش و فرکانس زمین پرداخته شده است.
زمین در حال تغییر ارتعاش و فرکانس است و آماده ورود به بعد جدیدی است. ابعاد بی شماری همیشه ما را احاطه کرده است. اما ما نمی توانیم آنها را ببینیم زیرا با افزایش ارتعاشات، آنها برای چشم ما نامرئی هستند. اما اکنون برای ما مهم است که در مورد این تغییر به بعد جدید بیشتر بدانیم زیرا اکنون در ابتدای آن هستیم و اوج آن به زودی خواهد رسید. جمعه 31 دسامبر 2010. ساعت 11 شب. یک ساعت مانده به آغاز سال نو. 35 مایلی شمال شرقی لیتل راک. طبق رسم سالانه همه در حال جشن گرفتن آغاز سال نو بودند که ناگهان هزاران پرنده سیاه بال قرمز از آسمان به زمین افتادند و مردند. آنها روی پشت بامها، جادهها، چمن ها و همه جا افتادند و تقریباً زمین را سیاه کردند و هر کسی را که شاهد آن بود ترساند. این حادثه سپس در سوئد و حتی چند روز بعد در کنتاکی و چندین منطقه دیگر گزارش شد. اما چه اتفاقی افتاد؟ تنها مرجعی که به این حادثه واکنش نشان داد، سازمان بین المللی حفاظت از حیوانات بود که آتش بازی های بلند سال نو را مقصر دانست. اما این سنت ده ها سال است که وجود داشته است، اما هیچ گاه خبری از سقوط پرنده ای از آسمان نشده است و این در حالی است که روز بعد، ماهی های موجود در رودخانه شهر مرده پیدا شدند. اما این همه ماجرا نیست. از آن تاریخ تا پایان سال 2012، میلیون ها پرنده و ماهی در سراسر جهان تلف شدند که از این تعداد 6.7 میلیون خفاش بودند. بیش از 35 درصد از زنبورهای ایالات متحده مرده اند. تنها در یک هفته، ده ها هزار ماهی و پرنده در طول 25 مایلی خط ساحلی دریاچه ایری تلف شدند. و محققان دلیل خوبی نداشتند. تا اینکه زمزمه هایی شنیده شد که این اتفاق به دلیل تغییر ارتعاش و فرکانس زمین رخ داده است. و این در حالی است که پس از صدها سال، در 21 دسامبر 2012، تقویم مایاها به پایان رسید. بله، زمین در حال تغییر ارتعاش و فرکانس و آماده شدن برای صعود به بعد جدید است. ابعاد بی شماری همیشه ما را احاطه کرده است. اما ما نمی توانیم آنها را ببینیم زیرا با افزایش ارتعاشات، آنها برای چشم ما نامرئی هستند. فرکانس های رادیویی را در نظر بگیرید. ده ها فرکانس رادیویی در اطراف شما وجود دارد، اما رادیو شما فقط یکی از آنها را دریافت می کند مگر اینکه رادیو را روی فرکانس دیگری تنظیم کنید. شاید یک مثال ساده تر این باشد که انسان فقط صداهایی را می شنود که فرکانس آنها بین 20 تا 20000 هرتز در ثانیه است. حالا اگر فرکانس صدای موجودی مثلاً حدود 10 هرتز باشد، صدای آن را نمی شنویم. اما آیا آنجا نیست؟ اما اکنون برای ما مهم است که درباره این تغییر به یک بعد جدید بیشتر بدانیم زیرا اکنون در آغاز هستیم و اوج به زودی خواهد رسید.
دولورس کانن در 15 آوریل 1931 متولد شد. او یک هیپنوتیزم کننده شفا بخش معروف آمریکایی بود. او اولین بار در سال 1968 در حین درمان یک بیمار نیروی دریایی ایالات متحده با تناسخ آشنا شد. از آن زمان به بعد، او فعالیت های خود را به هیپنوتیزم درمانی گسترش داد. تا سال 2009، در طول درمان رگرسیون، او متوجه شد که کلمات برخی از بیماران بیش از حد به یکدیگر شبیه است. این افراد به طور مرموزی زندگی دنیوی خود را دلیلی برای آمدن به زمین نمی دانند. و همه می گفتند : وقت بیدار شدن است! "ما یک ماموریت داریم! وقت شروع است!" زمان را هدر ندهید! زمان انجام کاری که به زمین آمدیم در حال کوتاهتر شدن است! به ذهنش رسید که دوباره آنها را پیدا کند و در مورد آنها بیشتر بخواند. سرانجام نتایج مطالعات خود را در کتابی به نام سه موج داوطلبان منتشر کرد. و New Earth او قویا تاکید می کند که از نظر ظاهری هیچ چیز غیرعادی در مورد این افراد وجود ندارد. آنها افرادی کاملاً عادی هستند که مانند بقیه زندگی می کنند. اما در طول درمان بسیاری از آنها به یاد آوردند که برای نجات انسان ها به زمین آمده اند. با اشاره به اینکه شورایی در آسمان ها وجود دارد که وظیفه نظارت بر موجودات هستی را بر عهده دارد و شامل زمین و انسان می شود. ناظران زمین در دهه 1940 متوجه خطری شدند که زمین با آن روبروست و چون اجازه دخالت نداشتند. از بیرون، شورا تصمیم گرفت که از درون کمک کند. بنابراین، در سراسر جهان فراخوانی شد که ارواح برای کمک به زمین بیایند.
دولورس آنها را در دو دسته معرفی می کند : یک دسته از این ارواح کسانی هستند که برای اولین بار تجسم یافتند و به زمین آمدند. و دسته دیگر کسانی هستند که قبلاً روی زمین زندگی می کردند و توانستند خود را از چرخه تناسخ نجات دهند و اکنون به دلیل همین امر مهم این خطر را پذیرفته و به زمین آمده اند. به گفته دولورس، هدف آنها کمک به افزایش انرژی انسان است تا بتوانند با زمین به بعد بعدی صعود کنند. او شروع به تقریبی طبقه بندی آنها با توجه به سن فعلی آنها کرد. و آنها را در 3 موج معرفی کرد. اولین موج این ارواح در اواخر دهه 1940 و اوایل دهه 1960 به زمین آمد. موج دوم اکنون بین 30 تا 40 سال سن دارد. موج سوم اکنون در سنین نوجوانی است.
این سه گروه با نقشه هایی متفاوت از کسانی که در چرخه تناسخ برای زندگی های بی شماری به دام افتاده اند، به زمین می آیند. و مشکل اصلی آنها روند فراموشی است که وقتی به زمین می آیند با آن مواجه می شوند. اما زمانی فرا می رسد که فرد احساس می کند چیزی کم است. اکنون زمان آن است که به یاد بیاورید، حجاب را بردارید و دلیل خود را برای آمدن به این سیاره متلاطم در این زمان دقیق از تاریخ دوباره کشف کنید. او این افراد را چنین معرفی می کند : این افراد همیشه سوالات مشابهی دارند. آنها همیشه از خود می پرسند "هدف من چیست؟ چرا اینجا هستم؟ قرار است چه کار کنم؟ آیا در راه درست هستم؟" این افراد معمولا نادیده گرفته می شوند. آنها با انرژی منحصر به فردی وارد می شوند که به شدت بر دیگران تأثیر می گذارد. اگرچه آنها قرار است با انرژی خود بر مردم تأثیر بگذارند، اما واقعاً از بودن در کنار مردم احساس راحتی نمی کنند. بنابراین بسیاری از آنها در خانه منزوی می مانند تا با دیگران نباشند. آنها هیچ تمایلی به بچه دار شدن ندارند. این افراد نمی توانند خشونت و زشتی هایی را که در این دنیا می بینند تحمل کنند و می خواهند به "خانه" برگردند و حتی اگر نمی دانند کجا ممکن است باشد.
در واقع هدف آنها بالا بردن سطح ارتعاش انسان است، زیرا کسانی که نمی توانند تغییر کنند عقب می مانند و این وحشتناک خواهد بود. زیرا در اینجا هاله انرژی یا روح است که از بین می رود. می دانید که همه چیز انرژی است و انرژی از بین نمی رود و فقط از حالتی به حالت دیگر تغییر می کند. اما فراموش نکنید که انرژی حاصل ارتعاش و فرکانس است. در واقع، ما نمی توانیم آنها را وادار کنیم که ببینند و نمی توانیم آنها را مجبور به عشق ورزیدن کنیم. و در نهایت آنها خواهند مرد. اما کسانی که این تغییر را ایجاد کردند و وارد بعد بعدی شدند، خواهند دانست که نابودی وجود دارد. ویرانی خواهند دید. آنها خواهند دید که چه اتفاقی می افتد، اما بیشتر آنها از این واقعیت آگاه نیستند که دلیل نمردنشان این است که توانسته اند این تغییر را در درون خود ایجاد کنند و تغییر فرکانس زمین بر آنها تأثیری نداشته است. با تغییر فرکانس زمین، انرژی سیاره نیز تغییر می کند. بدن پرندگان، حیوانات و انسان ها به نوعی به آن انرژی در حال تغییر واکنش نشان می دهد و اگر با آن هماهنگ نباشند قادر به تحمل آن نیستند. اگر این انرژی منتقل شود، بدن نیز از بین می رود. کسانی که با آن انرژی قدیمی طنین انداز می شوند، در آن انرژی قدیمی خواهند ماند.
برای هزاران سال، رزونانس شومان یا (ضربان قلب) زمین 7.83 هرتز بوده است. این رقم توسط ارتش به عنوان یک مرجع بسیار قابل اعتماد استفاده شده است. با این حال، این رزونانس از سال 1980 به آرامی در حال افزایش است و از سال 2012 سریعتر شده است. این بدان معنی است که به جای 24 ساعت قبل، کمتر از 16 ساعت در روز وجود دارد. و شما این را درک نمی کنید. یکی از نشانه های فرکانس و ارتعاش افزایش سرعت و کوتاه شدن زمان است. تصور کنید که قبل از سال 1980، یک روز 24 ساعت بود. یک روز الان 24 ساعت است. اما اگر این دو را کنار هم بگذارید، می بینید که الان کوتاهتر از قبل است. طبق گفته ایلان ماسک که در 12 سپتامبر 2019 توییت کرد، "به وضوح نشان می دهد که شما فقط می توانید شتاب را حس کنید نه سرعت". برای درک بهتر این موضوع، ابتدا باید بدانیم چه چیزی باعث افزایش سرعت چرخش زمین می شود. مطالعه ای در سال 2016 در مورد چرخش طبیعی زمین انجام شد و از 28 آوریل 2017 در دسترس عموم قرار گرفت. این مطالعه نشان می دهد که تشدید چگونه می تواند بر سرعت چرخش زمین تأثیر بگذارد. با این حال، دانشمندان در سال 2020 اعلام کردند که تنها 28 روز ثبت شده است که زمان کوتاه تری بود و این زمان قابل توجه نبود. اما مهمتر از سرعت چرخش زمین، نقش مهم تشدید شومان در سلامت انسان است. وقتی با پای برهنه روی زمین راه می روید، الکترون های آزاد از زمین از طریق پوست به بدن شما منتقل می شود. این الکترون ها قوی ترین آنتی اکسیدان های شناخته شده هستند. آنتی اکسیدان ها با از بین بردن و خنثی کردن رادیکال های آزاد در بدن به کاهش التهاب و همچنین آسیب سلولی و بافتی کمک می کنند. بله، نابودی این زمین به گونه ای اتفاق می افتد که شما هرگز نشنیده اید و نخوانده اید.
آیا احساس نمی کنید که زمان سریعتر می گذرد؟
شواهدی وجود دارد که نشان می دهد گروه هایی از مردم در گذشته توانسته اند به طور دسته جمعی به بعد دیگری نقل مکان کنند. زیرا آنها به سادگی ناپدید شدند و هیچ اثری از آنچه بر تمدن های آنها گذشت وجود ندارد. اگرچه تاکنون گمانه زنی ها و نظریه های زیادی مطرح شده است، اما تعداد کمی از آنها به این نکته توجه کردهاند که به سادگی زمین را ترک کردهاند و وارد بعد دیگری شدهاند. مایاها و برخی از قبایل سرخپوستان آمریکای شمالی نمونه بارز آن هستند. این یکی از منطقی ترین توضیحات برای تقویم مایاها است که در سال 2012 متوقف شد. آنها زمانی را مشخص کردند که سیاره زمین فرکانس را در تقویم خود تغییر داد و به بعد دیگری رفت.
بدون شک در مورد کمربند فوتون شنیده اید. اتفاقی که با نزدیک شدن به پایان هر نیم دایره 11000 ساله رخ می دهد این است که منظومه شمسی ما وارد ناحیه ای با فرکانس بسیار بالا به نام کمربند فوتون می شود. هنگامی که فضانوردان برای اولین بار کمربند فوتون را در سال 1962 شناسایی کردند، فیزیکدانان فوتون ها را به عنوان ذرات گاه به گاه توصیف کردند که بلافاصله ظاهر می شوند. هنگامی که یک پاد ذره ظاهر می شود و به دنبال آن یک آنالوگ مثبت وجود دارد، آنها با هم ادغام می شوند و یک فوتون تشکیل می دهند. و آنها با هم ادغام می شوند تا یک میدان انرژی ایجاد کنند که هیچ باری در خارج از خود ندارد. این فقط انرژی است و ما وارد دنیای جدیدی می شویم. و در این مقاله نتایج سالها تحقیق دولورس را خواندیم. دیدیم که هر دو به یک چیز اشاره دارند : تغییر فرکانس و انرژی زمین و ورود به بعد یا زمین جدید. اما زمین جدید زمین جدید برای اولین بار در اسرار میترا دیده می شود، جایی که او می گوید "او پیش نویس معجزه آسایی را آماده خواهد کرد که به نجات یافتگان در زمین جدید زندگی ابدی خواهد داد". و سپس این واقعه را از یوحنای رسول می شنویم. جان کسی بود که جام مقدس یا همان اسرار را در اختیار داشت. پس از میلاد مسیح، امپراتور روم او را دستگیر کرد و قصد کشتن او را با زهر داشت، اما او نمرد و دو نفر را که مسموم شده بودند، زنده کرد و مردند. بنابراین امپراتور از ترس او را به دورترین جزیره امپراتوری روم تبعید کرد. در آنجا یحیی رسول بخشهایی از آن اسرار را بر روی پاپیروس نوشت که امروز آن را به عنوان مکاشفه در آخرین قسمت کتاب مقدس می شناسید. خوب، آنچه می خوانید این است : سپس دیدم "سپس آسمانی جدید و زمینی جدید دیدم. زیرا که آسمان اول و زمین اول از بین رفته بود و دیگر دریایی وجود نداشت".
اکنون میتوانیم تغییر در فرکانس زمین و اثرات اطراف خود را ببینیم و احساس کنیم، زیرا جهان در حال آماده شدن برای حرکت به بعد جدید است. آنها گفتند که با افزایش فرکانس ها و ارتعاشات، ما بیشتر از اثرات فیزیکی آگاه خواهیم شد. بسیاری از ما می توانیم در سطح دیگری از وجود خود احساس کنیم که چیزی در حال رخ دادن است. برخی از این علائم فیزیکی عبارتند از سردرد، خستگی، افسردگی، سرگیجه، ضربان قلب نامنظم، فشار خون بالا، دردهای عضلانی و درد مفاصل. همه اینها در یک زمان اتفاق نمی افتد. ممکن است فرد برای چند روز یک یا دو مورد داشته باشد و سپس ناپدید شود و تا چند هفته دیگر برنگردد. اینها به دلیل سازگاری بدن با افزایش ارتعاشات ایجاد می شوند.
0 نظر آگاشته شده است, نظر تو چیه؟
1500