دانشمندان بالاخره بزرگترین رمز و راز تاریخ را کشف کردند

در این مقاله از سایت bloginoo به بررسی بزرگترین رمز و راز تاریخ پرداخته ایم.

آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا روی یک دلار آمریکا می گوید "In God we trust" و زیر آن نوشته شده "یک". و در سمت چپ می توانید هرم بزرگ خوفو را ببینید. در واقع، پاسخ بسیار آسان به نظر می رسد، اما آیا ممکن است بین «به خدا توکل می کنیم» و «یک» و «هرم بزرگ خوفو» ارتباطی وجود داشته باشد؟ در این مقاله ما بزرگترین رمز و راز تاریخ را رمزگشایی می کنیم.

من آلفا و امگا هستم، من اول و آخر هستم، من آغاز و پایان هستم. مکاشفه 22-13.

آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا روی یک دلار آمریکا می گوید "In God we trust" و زیر آن نوشته شده "یک". و در سمت چپ می توانید هرم بزرگ خوفو را ببینید. خوب، در واقع، پاسخ بسیار آسان به نظر می رسد، اما آیا ممکن است بین «به خدا توکل می کنیم» و «یک» و «هرم بزرگ خوفو» ارتباطی وجود داشته باشد؟ آنچه شما باید بدانید این است که تاریخی که ما می دانیم دروغی است که برای قرن ها توسط کسانی که حقیقت را به عنوان یک سلاح سرکوب می کنند استفاده شده است. اما نشانه ها و حقایق همیشه مثل یک رمز در جلوی چشمان شما هستند و برای درک آنها فقط باید از فرکانس هایی که به شما دیکته می شود دوری کنید تا همه چیز را متفاوت ببینید و حقایق را درک کنید.

به گفته جین ولف. ما معتقدیم که نمادها را اختراع می کنیم. اما حقیقت این است که آنها ما را اختراع کردند.

این جمله واقعا قابل تامل است. 33 نماد مذهبی و سنتی مختلف در سراسر زمین برابر با عصر عیسی مسیح وجود دارد که ریشه در دوران باستان دارد. آیا تا به حال فکر کرده اید که آنها چه معنایی دارند؟ در واقع اینها فقط تکه هایی از یک پازل هستند. چیزی که شاید ندانید این است که وقتی فضانوردان برای اولین بار توانستند مستقیماً از خارج از زمین به مرکز کهکشان نگاه کنند و انرژی کیهانی به چشم آنها رسید، آنها شروع به دیدن نمادهای مختلف کردند. نمادهایی که هزاران سال بر روی زمین وجود داشته اند. بیایید به حدود دو هزار سال قبل برگردیم و با کمک نمادها و لئوناردو داوینچی بزرگترین رمز و راز تاریخ را رمزگشایی کنیم.

داستان از آنجا شروع می شود که فرشته ای به نام جبرئیل به مریم مقدس گفت که به زودی حامله خواهد شد. این در حالی است که گابریل چند ماه پیش به الیزابت 88 ساله اطلاع داده بود که باردار است. چند ماه بعد، الیزابت فرزند خود را در غاری به نام بندیکتوس به دنیا می آورد. نام او به یحیی داده شده است و بعدها به یحیی باپتیست معروف شد. و پس از او مریم مقدس فرزند خود را در غاری به دنیا می آورد. به گفته یوسف که در آن زمان با مریم مقدس نامزد کرده بود : او و مریم مقدس در راه بیت لحم بودند که درد زایمان مریم مقدس شروع شد نزدیک شهر رسیده بودند. یوسف او را در غاری تنها می گذارد و به دنبال دایه می رود. هنگام بازگشت، ابری آسمان بالای غار را می پوشاند و نور شدیدی تمام فضای غار را می پوشاند. او با عجله وارد غار می شود اما به دلیل نور شدید چیزی نمی بیند. هنگامی که نور خاموش شد، یوسف مریم مقدس را می یابد که عیسی را در آغوش گرفته است. اما 12 روز بعد، «سه مرد خردمند» که به «سه مغ» نیز معروف است، بدون هیچ فناوری مدرن و هیچ آدرسی از راه می رسند. به گفته خودشان، فقط با دنبال کردن ستاره ای درخشان از شرق، به غاری خارج از شهر بیت لحم می رسند، دقیقاً جایی که مسیح در آن متولد شده است و این در حالی است که همه سربازان امپراتور به دنبال نوزادان شهر بودند تا آنها را بکشند. آنها پس از ادای احترام، هدایایی (طلا، کندر و مر) را که برگرفته از آیین عشق ایرانی باستان معروف به میترائیسم در امپراتوری روم است، به نوزاد تقدیم می کنند. سپس به مریم و یوسف گفته می شود که هر چه زودتر شهر را ترک کنند زیرا امپراتور به دنبال عیسی است. سپس غار را ترک کرده و به وطن خود باز می گردند. طبق انجیل متی (متی 2: 13-23). به زودی پس از ملاقات با مجوس، فرشته ای در خواب به یوسف ظاهر شد و به او گفت که با مریم و عیسی به مصر فرار کند، زیرا هرود پادشاه به دنبال کودک خواهد بود تا او را بکشد. آیا متوجه شدید که فرشته 12 روز منتظر ماند تا به یوسف هشدار دهد؟ و این در حالی است که 3 مغ پس از هدیه دادن از مصر به وطن خود بازگشتند. متی گفت که یوسف فرشته را در خواب دید. متی یک باجگیر باسواد بود که توانایی نوشتن به زبان یونانی را نیز داشت. یعنی شخصی که 30 سال پس از تولد حضرت عیسی(ع) را برای اولین بار ملاقات کرد و سپس یکی از یاران او شد. اینجا یک سوال است. آیا ممکن نیست که این «سه مرد حکیم» بودند که عیسی و خانواده اش را با خود به مصر بردند؟ پس از ورود به مصر در غاری در قاهره کنونی ساکن شدند که در عصر حواری به کلیسای بزرگی به نام «کلیسای قدیسین سرگیوس و باکوس» تبدیل شد. اما حدس بزنید اولین رویداد مهم پس از ورود خانواده مقدس به مصر چه بود؟ عیسی نوزاد را با جان باپتیست که چند ماه قبل توسط الیزابت 88 ساله به دنیا آمد ملاقات کرد. او در 30 سالگی توسط هرود، پادشاه روم در فلسطین سر بریده شد.

در متون باستانی و مذهبی آمده است که فرشته ای به نام اوریل نوزاد «جان» را به مصر برد. و ظاهرا داوینچی با هنر منحصر به فرد خود این رویداد را به تصویر کشیده است. اما وقتی بیشتر فکر کرد، دوباره همان تصویر را کشید، اما با کمی تفاوت. یک نقاشی مرموز به نام “باکره صخره ها”. عیسی نوزاد در حالی که در کنار مادر نشسته است به یحیی احترام می گذارد و یحیی در کنار اوریل نشسته است و عیسی را برکت می دهد. و اوریل در حالی که به شما نگاه می کند به عیسی اشاره می کند. انگار از شما می خواهد به چیزی توجه کنید. کنار چاهی پشت رود نیل نشسته اند. مری و اوریل هر دو مراقب هستند که بچه ها در چاه نیفتند. فکر می کنید داوینچی در این نقاشی به چه چیزی اشاره می کند؟ آیا کد مخفی در این نقاشی وجود دارد که باید رمزگشایی شود؟

ستایش مجوس نوشته لئوناردو داوینچی ممکن است به نظر برسد که فقط ملاقات مگی با مسیح را به تصویر می‌کشد، اما اگر دقیق‌تر ببینید متوجه می‌شوید که در پس‌زمینه موضوعی کاملاً بی‌ربط وجود دارد. آسمان تاریک، جنگ و هرج و مرج. چرا داوینچی چنین چیزی را در پس زمینه نقاشی کرده است؟ما می دانیم که موضوع این نقاشی حول این سه نفر می چرخد. پس بدون شک ارتباطی بین این 3 مرد خردمند و حوادث پس زمینه وجود دارد. واقعیت این است که این سه حکیم بارها و بارها در طول تاریخ دیده شده اند، عیسی حتی «پطرس، یعقوب و یوحنا» را با خود به کوه برد، جایی که الیاس و موسی بر او ظاهر شدند. 3 مرد، 3 مرد بالای کوه بودند، نمونه اش را می بینید، وقتی 3 مرد با ابراهیم ملاقات می کنند، نیروهایی را در طبیعت کنترل می کنند تا شهر سدوم را نابود کنند، یعنی شهر سدوم فقط ویران می شود. با کنترل باد و رعد و برق، اگرچه ممکن است فکر کنید که اینطور است فقط یک اسطوره، لئوناردو داوینچی، نابغه دوران رنسانس، در طول زندگی خود با افراد مرموز ملاقات کرد که در نوشته های او دیده می شود. و داوینچی، یک مهندس نظامی فلورانسی، برای شکست دادن ارتش عثمانی از قدرت ماوراء طبیعی استفاده کرد. نیروی طبیعت بود. یعنی ارتش عثمانی را با مهار باد و رعد و برق مجبور به تسلیم و عقب نشینی کرد. اگر تاریخ را مطالعه کنید، خواهید دید که ارتش عثمانی در سال 1481 با 128 کشتی و 20000 سرباز به شهر اوترانتو ایتالیا در آپولیا و ارگ آن حمله کرد و پس از 15 روز موفق شد دیوارهای شهر را تخریب و شهر را تصرف کند. پس از تصرف شهر بیش از 800 نفر سر بریده شدند. اما آنها به دلایل نامعلومی کشته شدند، تسلیم شدند و فرار کردند. فکر نمی کنید این مسائل مهم کمتر به چشم می آیند؟ اکنون به زمان مصلوب شدن مسیح می رسیم. آنچه نوشته شده این است که نه تنها همه شاگردان مسیح برای فرار از عواقب معاشرت با او از همه چیز دست کشیدند، بلکه حواریون نیز به جز یوحنا که تا آخرین لحظه با مریم مقدس و مریم مجدلیه بود، دست از همه چیز برداشتند. اما در شهر کوچکی مانند اورشلیم باستان که همه یکدیگر را می شناسند و در آن لحظه تاریخی که از ترس سربازان رومی هیچکس جرات نزدیک شدن به عیسی را نداشت، با موضوع جالبی مواجه می شوید. مرقس 14-51 و 52 می گوید :

مرد جوان که چیزی جز کتان بر تن نداشت، به دنبال عیسی رفت. وقتی او را گرفتند، برهنه فرار کرد و لباس هایش را رها کرد.

ما این داستان را درست پس از شرح دستگیری عیسی در انجیل مرقس می یابیم و یکی از غیرقابل درک ترین روایات در کل کتاب مقدس است. محققان این روایت را عجیب، گیج کننده و معمایی توصیف کرده اند. مرد جوان که بود و مهمتر از آن، چرا مارک این اطلاعات را در مورد او منتشر کرد؟ بدون شک تصاویری از فضانوردان در فضا دیده اید. مثلاً در ماه، کسانی که برای زنده ماندن به اکسیژن و لباس مخصوص نیاز دارند. اگرچه ماه نزدیک است. یا برای زنده ماندن در زیر دریا. زیرا این بدن فیزیکی متعلق به این دنیای مادی است و فقط برای اینجا ساخته شده و در اینجا کار می کند، مگر در مکانی کاملاً مشابه اینجا. به عنوان مثال یوگی های تبتی از مکانی به نام شامبالا صحبت می کنند که در بعد سیزدهم قرار دارد و معتقدند که نمی توان به آنجا رسید زیرا انسان مدرن به فرکانس های بالاتر نور دسترسی ندارد و هماهنگ نیست. اما برخی از این یوگی ها توانایی انجام این کار را دارند. جایی که یک یوگی به نام لاما تورپس در گوشه ای نشست تا به شامبالا برود و سپس بدن فیزیکی او در طول یک هفته کوچکتر و کوچکتر شد تا اینکه در نور حل شد. زیرا بدن فیزیکی او در بعد سیزدهم سودی برای او ندارد. اما لئوناردو داوینچی نابغه رنسانس شما را به یک راز بزرگ هدایت می کند. بدون شک بسیاری از شما با مرد ویترویوسی آشنا هستید. شاهکار داوینچی که بدن انسان را به صورت دایره و مربع نشان می دهد و بسیاری معتقدند این شاهکار ارتباط الهی بین بدن فیزیکی و جهان هستی را نشان می دهد. همچنین یک نسخه خطی آینه ای در بالا و پایین نقاشی وجود دارد که به نظر می رسد توصیفی از نقاشی باشد. اما به گفته محققان، داوینچی اغلب از این روش برای پنهان کردن ایده ها یا چیزهای مهم استفاده می کرد. خوب، اگر نقاشی زیر را با این نوشته ها توصیف می کند، دلیلی برای استفاده از این روش وجود ندارد. پس آیا امکان ندارد در این دست نوشته ها یک رمز مخفی وجود داشته باشد؟ خوب، بیایید به نقاشی نگاه کنیم. اگر شما از آن دسته افرادی هستید که به نجوم علاقه مند هستند، بدون شک در نگاه اول تصویر خاصی به ذهن شما خطور می کند. بله نسبت قطر و فاصله زمین به مرکز ماه. با کمی جلوتر، متوجه می‌شویم که نسبت‌های هرم بزرگ در جیزه با مثلثی متشکل از قطر زمین و فاصله تا مرکز ماه مطابقت دارد. محیط استوایی زمین 075/40 کیلومتر و قطر قطبی زمین حدود 12714 کیلومتر و همچنین شعاع قطبی زمین حدود 6357 کیلومتر و سرعت چرخش زمین حدود 460 متر بر ثانیه است. اکنون طول هر ضلع هرم بزرگ خوفو در قاعده 230 متر و ارتفاع آن 147 متر است. و اگر از زاویه شمال شرقی یا جنوب غربی به هرم نگاه کنید 460 متر طول خواهید داشت که مجموع دو طرف هرم است که دقیقا برابر با سرعت زمین در ثانیه است. خورشید همیشه از گوشه شمال شرقی هرم طلوع می کند و از زاویه جنوب غربی غروب می کند، به این معنی که نور خورشید همیشه به دو طرف هرم می تابد که هرم را به دو قسمت تقسیم می کند، درست مانند زمین که نور خورشید همیشه در آن است. در یک طرف. حال اگر ثانیه های یک روز را در 460 متر ضرب کنید، چیزی که به دست می آید 39744000 متر است که 39744 کیلومتر است و این تقریباً برابر با محیط استوای زمین است. و اگر ارتفاع هرم را در ثانیه های یک روز ضرب کنید، قطر زمین به دست می آید. حال اگر دو خط از ناف او به طرفین بکشیم و یک خط به گوشه مربع بکشیم، زوایایی که در ناف به دست می آوریم دقیقاً مشابه شیب جانبی هرم بزرگ است. داوینچی مرد موجود در تصویر را به 14 قسمت مختلف تقسیم کرده است. و در قسمت توضیحات نوشته شده قد مرد را 1/14 کم کنید. و دوباره به هرم بزرگ خوفو اشاره می کند. زیرا اوزیریس توسط ست کشته شد و به 14 قسمت تقسیم شد و مقبره او در تونل زیرزمینی هرم خوفو قرار دارد. بله همانطور که متوجه شدید، این نقاشی به طرز مرموزی به هرم بزرگ خوفو اشاره دارد.

اما چرا داوینچی باید در چنین نقاشی معروفی به هرم خوفو اشاره کند؟ او چگونه این اطلاعات را در مورد این هرم به دست آورده است؟

خب، در واقع، در تاریخ هیچ اشاره ای به حضور او در مصر نشده است، اما اگر کتاب معروف داوینچی، Codex Atlanticus را بخوانید، می بینید که او نه تنها به مصر سفر کرده است، بلکه به دلایلی هرم بزرگ را کشف کرده است. جیزه داوینچی در کتاب خود درباره حضورش در قاهره از مکانی به نام کوه بزرگ توروس نام می برد. برج ثور در نجوم به صورت فلکی ثور که شامل ستارگان هفت خواهر است و در مجاورت صورت فلکی شکارچی که شامل کمربند شکارچی نیز می باشد، اطلاق می شود. اما کوه توروس که داوینچی به آن اشاره کرد کجاست و چرا برای داوینچی مهم است؟ در واقع جغرافی دانان و محققان ما معتقدند که این مکان واقعی نیست و فقط تخیل داوینچی است. اما اگر به مصر شناسان محلی مراجعه کنید، به شما خواهند گفت که کوه بزرگ توروس نام اصلی فلات جیزه در مصر باستان است که بعدها به جیزه تغییر نام داد، یعنی دقیقاً جایی که اهرام بزرگ جیزه قرار دارد. داوینچی در صفحه 248 Codex Atlanticus به خط خود نوشت : کوه بزرگ توروس در غرب. این قله ها چنان بلند هستند که به نظر می رسد آسمان را لمس می کنند و در تمام جهان هیچ بخشی از آن وجود ندارد. زمین، بالاتر از قله اش، و پرتوهای خورشید همیشه در سمت شرقی آن، چهار ساعت قبل از روز، و از سفیدترین سنگ بر آن می تابد. اما اگر کلمه ثور را جدا کنید و جای کلمات را عوض کنید. سپس کلمه RusTau را خواهید داشت. جالب تر می شود اگر بدانید که Rustau نام اصلی هرم خوفو است. اما آیا می دانید روستاو یعنی چه؟ Rustau در انگلیسی به معنای صلیب گل سرخ است. و اگر در مورد صلیب گل سرخ اطلاعی ندارید، این کلمه مستقیماً به عیسی ناصری و مسیحیان اولیه اشاره دارد.

در واقع، مسیحیان اولیه که مریم مجدلیه را همراهی می کردند، از نماد (صلیب) برای علامت گذاری مکان های عبادت، مقبره ها و خانه ها برای تشخیص دوستان از دشمنان استفاده می کردند. و پس از اعلام مسیحیت در امپراتوری روم، نماد صلیب رز به نمادی که اکنون می بینید تغییر کرد. در واقع، امپراتوری روم مکانی بود که عیسی ناصری در آنجا مصلوب شد. سپس هر یک از 12 حواری را که عیسی برای انتشار تعالیم خود در جهان انتخاب کرده بود، نابود کردند و نوشته های آنها را ممنوع کردند. امپراتوری روم نیز مکانی بود که تا قرن سوم پس از میلاد مسیحیان را در مقابل شکارچیان در میدان بزرگ شهر پرتاب می کردند تا برای رومی ها سرگرم شوند. اما یک شب در قرن سوم میلادی، کنستانتین خوابید. صبح که از خواب بیدار شد گفت که از این به بعد فقط مسیحیت است. در واقع، مردم امروزی عیسی ناصری را از امپراتوری روم می شناسند، نه سنت شرقی محل زندگی او، و سخنان 12 حواری، که عیسی آنها را برای انتشار تعالیم خود انتخاب کرد. شاید بد نباشد بدانید که به فردی که به درجه هفتم فراماسونری برسد، نماد صلیب رز اعطا می شود. این صلیب سه چیز را بیان می کند : یگانگی، شخص واقعی خود، و شکست نهایی، انقراض شر توسط مسیح. عاموس 5 : 8 که می‌گوید : در جست‌وجوی کسی باشید که Pleiades و Orion را می‌سازد و سایه مرگ را به صبح می‌گرداند. در تمام معابد میترا، هفت خواهر را در شنل میترا می بینیم. این ستارگان و صورت فلکی شکارچی درست بالای اهرام جیزه قرار دارند. و دیدیم که نقاط داخل کره در دستان نجات دهنده موندی به سه ستاره ریگل، بتلژوز و سیریوس اشاره دارد که دقیقاً بالای هرم بزرگ قرار دارند و مهمتر از آن دقیقاً همان زوایای نقاشی هستند. ویتروویوس و اگر از ستارگان هفت خواهر به کمربند جبار و سپس به سیریوس برویم و آن را مستقیم ادامه دهیم، به نقطه ای از زمین می رسیم که خورشید در اولین روز انقلاب زمستانی، تولد میترا از آنجا طلوع می کند. و همچنین عیسی مسیح و دقیقاً از سیریوس یعنی این زاویه می گذرد. اکنون آیین باستانی میترایی می گوید که دروازه هشتم وجود دارد که در این زمان باز می شود. اما آیا کتاب مقدس به میترا در آموس اشاره می کند؟ و اگر چنین است، چه ارتباطی می تواند بین او و هرم بزرگ خوفو وجود داشته باشد؟ دیدیم که هرم بزرگ خوفو با چه دقت و ظرافتی ساخته شده است و چگونه به مسیح اشاره دارد.

بدون شک با نقاشی دیواری شام آخر اثر لئوناردو داوینچی که در سالن صومعه سانتا ماریا دل گرازیه در میلان قرار دارد آشنا هستید. بسیاری مانند دن براون بر این باورند که شخصی که در سمت راست عیسی نشسته است، کسی نیست جز مریم مجدلیه. با این حال ثابت شده است که او یوحنای رسول است نه مریم مجدلیه. با این حال، به فضای خالی بین مسیح و یوحنا توجه کنید. به طرز عجیبی مسیح خود را به سمت چپ و جان را به سمت راست کشید. گویی داوینچی در اینجا به موضوع خاصی اشاره می کند. به وضوح می توان فهمید که این فضا دقیقاً زاویه وارونه یک هرم است که از قضا دقیقاً زاویه ای مشابه با شیب هرم بزرگ خوفو دارد. بیایید نگاهی به این هرم بیندازیم. این هرم از یک گذرگاه نزولی، یک گذرگاه صعودی، اتاق زیرزمینی، شفت فرار، اتاق ملکه، گالری بزرگ و اتاق پادشاه تشکیل شده است. اکنون سؤالاتی وجود دارد. آیا این هرم به عنوان مقبره فرعون مصر ساخته نشده است؟ اگر بله. پس چرا هیچ فرعونی در این هرم دفن نشده است؟ یک قبر خالی در اتاق پادشاه وجود دارد. این اتاق دقیقا همان اتاق پشت مسیح و همراهانش در نقاشی دیواری شام آخر داوینچی است. و این در حالی است که از مسیح به عنوان پادشاه یهودیان یاد شده است. اما آخرین تکه پازل با این یافته باستان شناسان تکمیل می شود. باستان شناسان حروف آلفا و امگا را در گوشه ای از مقبره در اتاق پادشاه کشف کرده اند.